گاه نوشته های دکترچه :)

ساخت وبلاگ
 هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود از دماغ من سرگشته خیال دهنت به جفای فلک و غصه دوران نرود در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند تا ابد سر نکشد و از سر پیمان نرود هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است برود از دل من و از دل من آن نرود آن چنان مهر توام در دل و جان جای گرفت ک گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 249 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

‏بعضی وقتا همه ی توجهت معطوف به یه نفر هست، ولی نمیتونی این توجه رو بهش نشون بدی تا ببینه براش مهمی..پس دور میشی فاصله میگیری تا فراموش بشی..

گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 269 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

از امتحان فارغ شدن کلا حس خوبیه ...از خوابگاه بعد سه هفته برگشتن خونه هم حس خوبیه ،سه هفته تو خوابگاه بدون سلف و بدون کلاس واسه امتحان خوندن بعد خونه برگشتن از همه بهتر!! گرچه واسه فرجه کورس بعدی باشه :)  وخوش حالی به حدی که امروز ظهر از خواب بیدار شدم  و الانم دارم خط کرشمه میزنم به بدن !! همون دیش گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 246 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

اگر زمان به عقب برگردد، از هشت سالگی به کلاس زبان انگلیسی می روم اجازه نمی دهم رنگ کفش هایم را بزرگترها انتخاب کنند پفک و چیپس نمی خورم و دوباره عاشق تو می شوم در اردوهای مدرسه بیشتر می خندم زنگ ورزش را جدی می گیرم بی خیال مدیر و ناظم ، ابروهایم را تمیز می کنم و دوباره عاشق تو می شوم بیشتر پیاده روی گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 253 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

سال ها بعد شاید وقتى اولین لکه عادت ماهیانه دخترم روى روتختى لیمویى گلدارش افتاد،اولین رازِ زندگىِ مادرش را مبارکباد بگیرد. احتمالا با یک داستان عاشقانه از یک عاشق سینه چاک شروع مى کنم.شاید اگر هنوز چندتایى شان را در شبکه هاى اجتماعى آن زمان داشته باشم،عکس یک مرد٤٠-٥٠ ساله را پیدا کنم و به دخترم نشا گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 225 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

حال خوب  یعنی عصر جمعه که فقط من و بابا مامان این روزا خونه ایم ولی باید بیمارستان برن و منم فرجه کورس گوارشم. .ولی بالاخره تابستونه نمیشه همه تفریحا اف شه. ..واسه همین با مریم و سارا بیرون میریم ...هیچ جمعی نمیتونه جای جمع سه نفرمونو بگیره ...حتی اگه خیلی وقت باشه که همدیگه رو ندیدیم بازم راحتی که بینمونه باعث نمیشه حرف نگفته و لحن رسمی بینمون باشه ..خیلی دوسشون دارم ...دوست خوب و قدیمی یه لنگر تو زندگی واسه آدم ..  :* تفریح اینجوری باید حال ادمو خوب کنه :)

گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 249 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

دوشنبه 16 مرداد 1396 ساعت 00:35 "; } blogsky.ajax.onCommentSu گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 223 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30

آدمیست دیگر، گاهی دلش برای خاطرات بسیار تلخش هم تنگ میشود. همان خاطراتی که با یادآوریشان قلبش در سینه اش جمع میشود، فشرده میشود، و درد میکند.. خاطراتی که یک لبخند محو از گذشته های دور بر لبانش میآورند و با یک بغض خفه شده در گلویش تمام میشوند..

امان از دل آدمی، امان از صبوری هایش به وقت عاشقی، امان از این پوست کلفتی هایش.. با همه ی تلخی ها و بدبیاری هایش، باز هم دلش برای خاطراتش تنگ میشود..

#زیور_شیبانی 

گاه نوشته های دکترچه :)...
ما را در سایت گاه نوشته های دکترچه :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5doctorchee بازدید : 232 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:30